این وبسایت در جهت ارائه فایلهای متنوع آموزشی،کاربردی و غیره فعالیت دارد.

نقد کتاب مزرعه حیوانات


رمان قلعه حیوانات دارای زبانی ساده، روان و طنز آمیز می باشد. در جای جای این کتاب به کرات با کاراکترهایی آشنا می شویم که هریک سمبل طبقه یا قشر خاصی از جامعه است.اورول در این رمان برای به تصویر کشیدن هر یک از این طبقات و قشرها از حیوانات استفاده می کند. بنجامین الاغ یکی از این حیوانات است که نماد آن قشر صوفی معاب جامعه است که همواره منزوی است و امیدی به تغییر ندارد و یکی از کلیدی ترین جملات کتاب مربوط به باورهای او نسبت به لایتغیر بودن زندگی است:

«تنها بنجامین معتقد بود که جزئیات زندگی طولانیش را به خاطر دارد و می داند همه چیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز به همین منوال خواهد بود، زندگی نه بدتر می شود و نه بهتر. او می گفت گرسنگی ومشقت قوانین لایتغیر زندگی است.» این چیزی نیست جز محکوم کردن انقلاب های سوسیالیستی توسط افرادی که معتقدند ریشه ی استثمار و ستم طبقاتی همواره پابرجا خواهد بود و جامعه ی آرمانی سوسیالیست ها تحقق نخواهد پذیرفت. اورول خود جز کسانی بود که به نقاط مختلفی سفر کرده بود و همواره کشورهای سوسیالیستی را از نزدیک مشاهده کرده بود. او از منتقدین انقلاب های سوسیالیستی بود. اما بهر صورت نویسنده به خوبی توانسته در غالب یک داستان نمادین بسیاری از واقعیت های اجتماعی و سیاسی یک جامعه را توصیف نماید.

تحلیل شخصیت های داستان:

همانطور که گفته شد هر یک از شخصیت ها نماد طبقه یا قشر خاصی از جامعه می باشد. آقای جونز نماد حکومت تزاری و نظام منحط پیشین است که اساس نظم اجتماعی اش بر استثمار توده ها(در اینجا حیوانات ساکن در مزرعه) بنا شده است. که در نهایت با انقلاب توده ها سرنگون می شود.

میجر پیر همان نظریه پردازان اولیه ی سوسیالیسم هستند. افرادی چون مارکس که خواب دنیای نو، عدالت اجتماعی و آزادی از یوغ استثمار را برای نیروی کار دیده است. او پیام آور انقلاب توده هاست. او نیز همچون مارکس در آرامش کامل و در خواب درگذشت.

ناپلئون و سنوباال رهبران انقلاب اند که پس از مرگ میجر آن را به انحراف می کشانند. خوک ها نماد حزب بولشویک اند که وظیفه ی آموزش توده ها را نیز بر عهده دارند. برخلاف شعارهای میجرآن ها انقلاب را به انحراف می کشانند.

سکوئیلر نقش رسانه ی طبقه ی حاکم را بر عهده دارد که به شستشوی مغزی توده ها می پردازد.

موزز کلاغ اهلی مزرعه نماد کلیسای ارتدکس است که به انسان ها وعده ی بهشت می دهد!

 

خلاصه داستان:

داستان از آن جا شروع می شود که آقای جونز که در حال بستن درب مرغدانی بود به دلیل شراب خوری و مستی زیاد فراموش می کند درب منفذ بالای آن را ببندد. و میجر پیر برای تعریف خوابی که دیده است همه ی حیوانات را به دور خود جمع می کند و از آن ها می خواهد که علیه صاحب مزرعه شورش کرده و خود حکومت را به دست بگیرند که سرانجام حیوانات جونز را طی یک انقلابی از مزرعه بیرون می کنند. بعد از فرار جونز و پیروزی انقلاب اصولی تحت عنوان اصول حیوانی گری وضع می شود که قانون اساسی جدید است و همه باید ازآن پیروی کنند.مغز متفکران این انقلاب را دو خوک اسنو بال و ناپلئون بر عهده داشتند ناپلئون واسنوبال همواره در افکار خود با یکدیگر اختلاف داشتند ولی یک سری مسائلی، هنگامی که اسنو بال اوضاع را مطابق با وفق خود نمی داند فرار را بر نبرد ترجیح می دهد. به مرور زمان زندگی این حیوانات وارد عرصه جدیدی می شود و حیوانات به بیکارگی و مورد ظلم و ستم قرار می گیرند و در استناد به این قانون « هیچ حیوانی، حیوان کشی نمی کند و شعار « همه حیوانات برابرند» با تغییر و تحریف به جمله « بعضی حیوانات برابر ترند» تبدیل می شود. و یا شعار « چهارپا خوب، دوپا بد» به شعار « چهارپا خوب، دو پا بهتر» تبدیل می شود، به گونه ای که با توجه به این تحریفات در قوانین در انتهای کتاب مشاهده می شود که ناپلئون در حال خوردن شراب است.

همان طور که گفته شد این کتاب بر ضد سیستم شوروی سابق و به خصوص استالینیسم نوشته شده و از آن جا که شخصیت تروتسکی به دلیل برقراری روابط صلح با کشور آلمان و تبع پیروزی بلشویک ها، نسبت به استالین در میان مردم محبوب تر به نظر می رسید. در واقع تروتسکی و استالین هر دو در شکل گیری حکومت با یکدیگر اختلاف عقیده داشتند. بدین معنا که صلح با کشورهای سرمایه داری غرب بود. در حالی که تروتسکی خواهان انتشار نظام کمونیسم کارگری به سایر نقاط بود. ( فرستادن کبوترها به سایر مزارع). بعد از انقلاب اکتبر 1917، روال زندگی کارگران و اقشار ضعیف همچون سابق گشت در حالی که او مدعی بود که سیاست هایش را بر مارکسیسم – لنینیسم برپا کرده است. استالین از این واقعیت که تروتسکی درست قبل از انقلاب به بلشویک ها پیوسته بود استفاده کرد و توجه عموم را به اختلافات بین تروتسکی و لنین جلب نمود. یکی از سایر دلایل قدرت گیری استالین این واقعیت بود که تروتسکی با انتشار وصیت نامه لنین مخالفت می کرد و سرانجام با یکی از یارانش تروتسکی را تبعید و پس به قتل رساند ( از آن جا که اسنوبال در جنگ گاودانی توسط جونز زخمی شد، ناپلئون از این فرصت استفاده کرد و توطئه هایی علیه اسنوبال به کاربرد مثلاً این که او (اسنوبال) یکی از همدستان جونز بوده و او فردی خائن به قوانین و اصول حیوانگری می باشد که با این توصیفات او را به مزارع دیگر تبعید و پس به قتل رساند»

استالین تک تک مخالفانش را از میان راه برداشت ( اشاره به جنایت های ناپلئون در کشت و کشتار حیوانات شامل سه خوک، گوسفندان، سه مرغ اسپانیایی ... دارد که در واقع قانون میجر - هیچ حیوانی حیوان کشی نمی کند – را زیر پا گذاشت).

  انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 69

دیدگاه های کاربران (0)

فروشگاه عرضه محصولات دانلودی آوازه -بهترین کیفیت .مناسبترین قیمت

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما